به گزارش خبرنگار گروه ورزشی حیات؛ روز گذشته دیدار حساس مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی که به تعبیر خیلی از فوتبالدوستان فینال زودرس این مسابقات بود برگزار شد و پرسپولیس توانست در اصفهان با نتیجه پر گل 4 بر 2 از سد میزبان مدعی خود عبور کند. این نتیجه که یک شکست سنگین و غیر قابل پذیرش برای سپاهان و هوادارانش محسوب میشود حاصل عملکرد ضعیف خط دفاعی این تیم و خصوصاً خرید جدید آنها در نیم فصل یعنی سیاوش یزدانی است. کسی که روزهای به شدت بدی را پشت سر میگذارد و مشخص نیست در طول یک سال اخیر چه بر او گذشته که از یک فوق ستاره تبدیل به بازیکنی شده که سرنوشت تلخش برای خودش هم قابل پذیرش و باور نیست. برای یافتن چرایی این موضوع به بررسی آنچه در چند وقت اخیر بر این بازیکن گذشته مروری خواهیم داشت:
* درگیری با محمود فکری و اعتراف تلخ
سیاوش یزدانی با محمود فکری رابطه خوبی نداشته و هرگز ابایی از علنی کردن این ماجرا هم نداشت. این اختلاف و جمله عجیبی که در یک گفتگوی اینترنتی عنوان کرد: "برای محمود فکری بازی نکردم و به این موضوع افتخار میکنم" باعث شد اتهاماتی متوجه این بازیکن شود که هنوز هم این ماحرا ادامه دارد. این اختلاف بیشتر زمانی علنی شد که فصل بعد از همکاری فکری و یزدانی و در فصلی که استقلال با فرهاد مجیدی نتایج درخشانی میگرفت در استوری اینستاگرام خودش با تمجید از مجیدی به فکری طعنه زد. سیاوش یزدانی در آن مقطع ستاره بی چون و چرای لیگ برتر و یکی از مدعیان اصلی حضور در ترکیب اصلی تیم ملی در جام جهانی بود ولی در ادامه اتفاقات خوشایندی برایش رخ نداد.
* تاریخ اعزام و شروع روزهای تلخ
در شرایطی که یزدانی خودش را آماده حضور در جام جهانی با تیم ملی میکرد، شایعاتی مبنی بر مشمول خدمت شدنش شنیده میشد. این شایعات البته هرگز توسط خود او جدی گرفته نشد و کار تا جایی پیش رفت که او در یک ویدیویی که در اینستاگرام منتشر شد و در یک آرایشگاه روی صندلی نشسته بود، کوتاه کردن موهایش به نشانه اعزام به خدمت سربازی را به سخره گرفت. او شاید هرگز فکرش را هم نمیکرد چند ماه مانده به جام جهانی و البته اتمام یک فصل خوب با استقلال و کسب عنوان قهرمانی به سرنوشت تلخی دچار شود. او باید به خدمت سربازی میرفت و پنجره لیگ برتر هم بسته شده بود و چارهای جز انتقال به ملوان دسته یکی نداشت. حضور در ملوان و چند ماه دوری از میادین هم استقلال و قهرمانی با این تیم را از سیاوش گرفت و هم حضور در تیم ملی و تجربه مسابقات جام جهانی. تصمیم سیاوش یزدانی چه بود؟ بازگشت با قدرت بیشتر یا نا امیدی و سقوط؟ ظاهراً دومی...
* حمله بی دلیل به ساپینتو
گذشته سیاوش یزدانی درس عبرتی برای او نشد تا در یک استوری این بار به سرمربی وقت تیمی که عضو آن است حمله کند. او از ساپینتو بابت جشن تولدی که دیگران برایش ترتیب داده بودند ایراد گرفت در حالیکه خودش چندی بعد خندان و خوشحال عکس مشترکی با علی فتح الله زاده دیده شد. اگر خوشحال بودن مایه خجالت است چرا خود او آن را رعایت نمیکند؟ این استوری او باعث نشد ساپینتو فرصتی برای نمایش تواناییهایش به او ندهد.
* بازی با سپاهان و تیر آخر
سیاوش به میادین برگشت و عملکرد ضعیفش در ترکیب استقلال به وضوح روی نتایج این تیم اثرگذار بود. از جا ماندنش در گلی که این تیم از تراکتور خورد تا ضربه مهلکی که در دقایق پایانی بازی با سپاهان به تیمش با دادن یک ضربه پنالتی زد. کار او در استقلال بعد از این نمایش به پایان رسید و ساپینتو اعلام کرد نیازی به او ندارد. با این حال همای سعادت هنوز روی شانه هایش بود و با وجود چند ماه دوری از میادین و عملکرد ضعیف و دور از انتظار، هنوز هم بین تیم های سطح اول فوتبال ایران مشتری داشت. تیم سابقش سپاهان برای خریدش دست به کار شد و البته از این بابت ضربه سنگینی هم خورد.
* روز کابوس وار مقابل پرسپولیس
مقصر اصلی شکست سنگین سپاهان مقابل پرسپولیس چه کسی است؟ اکثریت عقیده دارند سیاوش یزدانی. او عملکرد فاجعه باری در روز گذشته داشت که نه تنها از فوق ستاره فصل گذشته لیگ برتر که حتی از متوسط ترین بازیکنان حال حاضر سطح اول و حتی دوم فوتبال ایران هم کمتر دیده میشود. او خیل زود و در دقایقه اولیه بازی یک پنالتی تقدیم پرسپولیس کرد و گره بزرگی در کار سپاهان انداخت که اگرچه شاگردان مورایس با تلاش توانستند به بازی برگردند و شانسی برای ماندن در جام حذفی داشته باشند ولی بازهم زورشان به حریف تهرانی نرسید. در وقت های اضافه وقتی سپاهان در تلاش بود تا برای سومین بار عقب افتادن مقابل تیم میهمان را جبران کند و بازی با به تساوی 3-3 بکشاند بازهم سیاوش دست به کار شد.
پنالتی دوم و اخراج در دقیقه 98 تیر خلاصی بود که یزدانی بر پیکر نیمه جان سپاهان در جام حذفی شلیک کرد. دیگر شانس و امیدی وجود نداشت تا شاگردان مورایس به آن دلخوش کنند. اختلاف 2 گله با یک بازیکن کمتر قابل جبران نبود و سیاوش یزدانی که میدانست چه به روزش آمده است سرخورده و مغموم و ناراحت روی زمین سجده کرد و به سرنوشت تلخ خودش فکر میکرد. آیا یزدانی میتواند به روزهای اوج برگردد؟ از اینجا به بعد دیگر کار خیلی برایش سخت است.